چگونه گوشیهای هوشمند ما را به دوپامین معتاد میکنند؟
چگونه گوشیهای هوشمند ما را به دوپامین معتاد میکنند؟ شاید شما هم مثل بسیاری از افراد عصر حاضر دچار «سندرم ویبرهی فانتوم» شده باشید. این اختلال به زمانی اشاره دارد که فکر میکنید اعلان (نوتیفیکیشن) دریافت کردهاید و لرزش گوشی را در جیب خود احساس میکنید، اما وقتی آن را از جیب خارج میکنید متوجه میشوید هیچ اتفاقی نیفتاده و شما فقط خیال کردید. چند دقیقه بعد دوباره همین اتفاق تکرار میشود!
این واقعیت که امروزه بسیاری از ما به رایانههای جیبی جمعوجوری به نام «گوشی هوشمند» که دنیایی را درون چند اینچ و در زیر انگشتان ما جای دادهاند اعتیاد پیدا کردهایم بر کسی پوشیده نیست. گواه این موضوع هم وقتگذرانیهای گاه و بیگاه بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی مختلف است.
تقریبا همهی ما از این معضل آگاه هستیم و حتی گاهی شاید احساس شرم کردهایم یا به آن خندیدهایم، اما معمولا تلاشی هم در جهت رفع آن و تغییر این سبک زندگی نامناسب انجام نمیدهیم.
شاید توجیهمان هم برای این بیتفاوتی این باشد که این سبک واقعا آسیبی به ما نمیرساند. نه تنها به کسی آسیب نمیرسانیم، بلکه از آنچه در دنیای اطرافمان میگذرد هم آگاه میشویم. اما آیا واقعا چنین است؟
آنا لمبک (Anna Lambke)، نویسنده و چهرهی برجستهی جهانی که پیرامون اعتیاد فعالیت میکند، از اساس با چنین استدلالی مخالف است. او معتقد است اعتیاد به گوشی هوشمند، آسیبزا خواهد بود.
او در توضیح نظر خود به مثالهایی از آسیبهای روحی و جسمی اعتیاد به گوشی هوشمند اشاره میکند. به عنوان نمونه او میگوید کمخوابی بسیاری از افراد وابسته به گوشیهای هوشمند است؛ به این علت که افراد ساعتهای طولانی از زمان خواب خود را برای گشتوگذار در فضای مجازی صرف میکنند.
استرس ناشی از تمام شدن شارژ باتری گوشی و جا گذاشتن شارژر در خانه یکی دیگر از مثالهای خانم لمبک از آسیبهای روحی این وابستگی است.
چگونه گوشیهای هوشمند ما را به دوپامین معتاد میکنند؟ البته او در کتاب اخیر خود به نام «ملت دوپامین» (Dopamine Nation) این آسیبها را بسیار فراتر از مثالهای بالا میداند. لمبک در مطالعات خود به این نتیجه رسیده است که واقعیت اعتیاد داشتن به گوشی هوشمند و عدم توانایی در جدا کردن آن از خود، مغز ما را به جستجو برای تحریک پیوسته و سریع توسط لذتهای زودگذر سوق میدهد که در نهایت منجر به دور شدن ما از لذتهای سالم میشود.
او این وضعیت را «اعتیاد رفتاری» مینامد که در مقابل اعتیاد به مواد قرار میگیرد و همان عاملی است که بسیاری از افراد را از لذت بردن از عوامل دیگر در زندگی که میتوانند لذتهای پایدارتر و طولانیتری را به ارمغان بیاورند، دور میکند.
همچنین، از نظر لمبک، اعتیاد رفتاری عامل رشد انفجاری تعداد افرادی است که با انواع خفیف اعتیاد دست و پنجه نرم میکنند.
حس سرخوشی آنی که شما از بالا و پایین کردن پستهای اینستاگرام برای رسیدن به سلفی جدید سلبریتی مورد علاقهتان و یا آمار بالای لایکها و کامنتهای آن پست تجربه میکنید، در واقع ناشی از ترشح هورمونی به نام دوپامین در مغز شماست که به بیان ساده میتوان آن را هورمون حس خوب نامید.
آزاد شدن پیامرسانهای عصبی نه تنها در لحظهی حس کردن این لذت زودگذر صورت میگیرد، بلکه در بازهای که در حال انتظار برای رسیدن به آن لحظه هستید هم در حال انجام است.
این انتظار تدریجی برای حس کردن چنین لذتی همان چیزی است که به شما انگیزه میدهد بخواهید بار دیگر هم این لذت را تجربه کنید و هر چه بیشتر سعی کنید با استفاده از هر فرصتی شبکههای اجتماعی خود را چک کنید و بیشتر به این کار اعتیاد پیدا کنید.
در نتیجه، دفعهی بعد مغز دوپامین بیشتری آزاد خواهد کرد تا شما را مجبور کند دوباره این کار را انجام دهید. خانم نویسنده معتقد است این فرایند ممکن است برای هر کسی و توسط هر عامل محرکی رخ دهد.
چگونه گوشیهای هوشمند ما را به دوپامین معتاد میکنند؟ او از تجربهی مصاحبهی خود با بیمارانی میگوید که چنین حالتی داشتهاند، مانند یک نوجوان که بدون استعمال ماریجوانا نمیتوانست صبح خود را آغاز کند. یا بیمار دیگری که هزاران دلار را برای خرید آنلاین وسایل بیارزش هزینه میکرد، فقط به این دلیل که به حس سرخوشی ناشی از ترشح دوپامین در زمان باز کردن جعبهی خریدهای خود اعتیاد داشت.
در حالی که ممکن است ما هم از تجربهی جعبه گشایی از خریدهای آنلاین خود احساس لذت کنیم، اما قطعا اگر به آن اعتیاد پیدا کنیم با بحران مالی مواجه خواهیم شد. اما در موضوع استفاده از گوشیهای هوشمند بحث مالی مطرح نیست و ما زمان خود را هزینه میکنیم که بهایش رایگان است.
دقیقا همینجاست که بحران آغاز میشود. آنا لمبک با اشاره به این موضوع هشدار میدهد که رها کردن خود در چرخهی لذت ناشی از نیاز به ترشح دوپامین که از چک کردن پیوسته شبکههای اجتماعی ایجاد میشود، در واقع مرزهای ذهنیمان را که ما را به افکار بزرگتر و بهرهوری هرچه بیشتر از زندگی سوق میدهند مسدود خواهد کرد.
این محقق حوزهی اعتیاد و سلامت روان شدیدا توصیه میکند بهصورت موثر استفادهی خود از گوشیهای هوشمندمان را کاهش دهیم و به دنبال فعالیتهای پرزحمتتری باشیم که میدانیم در نهایت علاوه بر حس لذت، برای زندگیمان هم مفید هستند.
او از فعالیتهایی مانند ورزش کردن، دعوت دوستان به یک وعدهی غذا یا قهوه و وقت گذراندن با آنها و یا مطالعهی کتابهایی که با تحریک ذهن لذتی فراتر از سرخوشی زودگذر بحث شده را ارائه میکنند، به عنوان تعدادی از جایگزینهای مفید اعتیاد به شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند یاد میکند.
هر چه شما برای کسب احساس لذت و رضایت بیشتر تلاش کنید، در نهایت این حس ماندگارتر و شیرینتر خواهد بود. در ادامه نقلوقولهایی از لمبک را با هم مرور خواهیم کرد:
انجام کارهای سخت یکی از بهترین راهها برای دنبال کردن یک زندگی با ارزش است، زیرا احساس رضایتی که پس از آن کسب میکنیم پایدارتر است.
اگر به جای آزادانه عمل کردن، خود را بیشتر در چرخهی شبکههای اجتماعی غرق کنید، نه تنها افقهای پیش روی خود، بلکه زندگی افراد اطراف خود را هم تحت تاثیر قرار میدهید.
در اینجا سوالات فلسفی مطرح میشود: چگونه زمانی که صرف گوشی هوشمندم میکنم میتواند در راه تبدیل شدن به یک والد، همسر یا دوست بهتر به من کمک کند؟ من معتقدم (این اتفاق) هزینهای دارد؛ چیزی که فکر نمیکنم ما کاملا آن را درک کردهایم، زیرا وقتی درون این (شرایط) قرار داری، دیدنش سخت است.
راهکار چیست؟
بهترین پیشنهاد لمبک این است که با خارج شدن از چرخهی بستهی دوپامین، خود را در شرایطی قرار دهید که آزادی بیشتری داشته باشید و احتمال انجام کارهای دیگر را به دست آورید. برای شروع، میتواند ۲۴ ساعت گوشی خود را درون کمد قرار دهید.
این کار برای بعضی شدنی به نظر میرسد، اما ممکن است برای بعضی دیگر کاملا غیر ممکن باشد. اما همهی ما از عهدهی انجام آن برمیآییم. فقط باید انجامش داد و اجازه داد برای یک بار هم که شده حس ترس و اضطراب اولیه یا FOMO anxiety را رها کنیم تا چگونگی برخورد با افکارمان در تنهایی را بیاموزیم و به مرزهایی فراتر از اعلان بعدی توییتر یا اینستاگراممان بنگریم.
تهیه توسط تیم تولید محتوای آرک استور